زینب : امشب بعله برون نرگسه........92.7.18.
عاطفه : آره منم الان فهمیدم........ایشالا خوشبخت بشه........
عاطفه: دلم گرفت وقتی فهمیدم نرگس بله داد، نمیدونم چرا ولی گرفت........
زینب : منم همین طور.........دارم گریه میکنم، اصلا حالم قاطی پاتی شد...........نرگس....
عاطفه : میریم عروسی ..........بالاخره اولیمون رفت.....یادته میگفتی من اول میرم؟....
زینب : نه یادم نیست...
عاطفه : إ دیوونه داره عروس میشه خوشحال باش، الان بهم گفت یکی از شرطاش ادامه رابطش با ما بوده پس چیزی عوض نشده فقط یه عروسی افتادیم، امیدوارم خوشبخت شه......
.......
زینب : آماده باش بعده نرگس تویی......92.7.25.
عاطفه: از کجا میدونی؟
زینب: طبق ضرب المثل " از آن مترس که های و هوی دارد ، از آن بترس که سر به توی دارد" تو آروم تر از مایی......بعده توأم الهامه.....
عاطفه: اینطوری که الهام باید اول میرفت.....
زینب: حالا دیگه بین شما دو تا یه کدومتون میرید........منم که آخرم........بس که های و هوی دارم.......
عاطفه: به نظر من اتفاقا بعدی تویی.....
زینب: نه من همه رو رد میکنم.....
عاطفه : میبینیم......
.....
نظرات شما عزیزان:
narges
ساعت19:42---18 آبان 1392
عااااااااااااشقتم زینب!!!!!!پس حدسم درست بود و بهم دروغ گفتی وقتی گفتم زینب چته چرا ناراحتی!!!!!!!!!!عاطی خانوم چاکر شما هم هستیم
پاسخ:حالا لوس نشو نرگس خاتون.......دی
|