من بهترینم......
من تو بهترین شرایط زندگی میکنم.......
من هر روز ظاهرمو یه جوری آرایش میکنم و خودمو به دیگران نشون میدم که همه لذت ببرن.....
من اونقدی دارم که هفت نسل بعد از من با آسودگی کامل زندگی کنن......
من تو تمام سالای تحصیلی ممتاز بودم......
من تو یونی همیشه بالاترین نمره رو میگیرم.....
من همه فن حریفم.....
من هم آشپزیم خوبه هم رانندگیم......
آقا جوووون من همه چی تمومم......همه چیم اکیه.....همه قبولم دارن.......
من بدترینم......
من وضع مالیه خوبی ندارم.......
من ندارم هر روز یه جور تیپ بزنم.....
بچه های من به خاطره فقر میمرند و نسلم منقرض میشه......هه...
من انقد تجدیدی آوردم از درس و مدرسه زده شدم......چه رسد به دانشگاه.....
هیچ کاری هم از دستم برنمیاد......بی عرضه ام.....
آقا جوووون من خنگ به تمام معنام......هیچیمم اکی نیست.....هیشکی هم ازم راضی نیست.....
همه اینا دغدغه های دنیاس....تلاش میکنی به چیزی که نداری دست پیدا کنی اما وقتی به دست آوردیش ، دنبال بالاتر از اونی.....آخرش که چی؟؟؟؟هی فرت و فرت برو بالا.......اون بالا که داری میری درد سرش بیشتره هاااااا اینو بدون.....
اینا اصن مهم نیستن......مهم اون دنیاست.....اونجا که دیگه خودتو خودت هستی و هیچکدوم از مقام های دنیایی به دادت نمیرسن.......
همه میمیریم....اما کی و کجا خدا داند.......
همه یه روز عزرائیل و ملاقات میکنن اما تو چه شرایطی بازم خدا داند.....
به اون لحظه فکر میکنم.....به اون لحظه که همه چی تموم میشه......اون لحظه که عزرائیل میخواد جونمو بگیره.....یعنی شرایط و وضع و حالم چه جوریه؟؟؟؟
اون لحظه که جدایی فقط با یه شخص نیست......با تموم عالم و آدمه.....اون موقع چیکار کنم......نمیخوام برم من......کجا باید فرار کنم؟؟؟
اون موقع خیلی ها از جنازم میترسن.....اون موقع که سریع زنگ میزنن که بیان منو ببرن......اون موقع که کم کم میخوان منو فراموش کنن.....دنبالم میان......منو میرسونن به منزل جدیدم......به همه خبر میدن که خونه جدید خریدم......بعضی ها خوشحال میشن.....بعضی ها ناراحت.....بعضی ها هم بی تفاوت......
تو یه اتاقک غسلم میدن.......اونا بدنم و میبینن و گریه میکنن.....
اون موقع که آخرین مد رو تنم میکنن......همچین قشنگ ست میکنن هااااا...سر تا پا سفید......محکم میبندنم......
یا زهرااااااااااااااا.......
اون موقع روحم کجاست؟؟؟؟
هاج و واج نگاه میکنم.........تا لحظه ای که منو راهی خونه جدید نکردن دنبالم میان......چن نفر که بهم نزدیکترن با کمک بقیه منو میذارن تو خونم که از قبل آماده شده.....صورتمو میذارن رو خاک و میگن دیدی بازم بینیت به خاک مالیده شد؟؟؟ دیدی مال دنیا به کارت نیومد؟؟؟ دیدی دنیا تموم شد؟؟؟؟ به این رسیدی که انا لله و انا الیه راجعون؟؟؟.....
اگه سریع کارام ردیف بشه و مراسم خاک سپاری تموم بشه میگن آدم خوبی بوداااااااااا سریع رفت اما اگه طول بکشه میگن بابا از صبح معطلمون کرد.......وقتمونو گرفت لامصب....هه......
اگه خوب بخورن با کیفیت فاتحه میفرستن......
خاطراتشون رو برای هم تعریف میکنن.....هرکی یه چیزی میگه و یادی ازم میکنن....اون وسطا خیلی ها هم فش میدن...
فوقه فوقش یک سال......یعنی حداکثر زمانو گفتماااااااااا.......یک سال بیشتر به یادم نیستن......یعنی باید فراموش کنن که بتونن به زندگی عادی خودشون ادامه بدن......
اینور تموم شد......من موندمو و اون طرف.
کاش میدونستیم اونور چی میشه.... از زمانی که روح از بدن جدا میشه چه اتفاقایی میفته......
کاش اگه خوبیم از خدا بخوایم تا آخره عمر خوب بمونیم.....اما اگه بدیم بازم از خدا بخوایم کمکمون کنه به خودمون بیایم......
آخه ما اول و آخر ماله خداییم......باید با خودش صحبت کنیم........خدااااا کمک کن تا راهم عوض نشه...... آخه اگه تو کمک نکنی کی میخواد واسه من دلسوزی کنه.....الان که دنیاس همه به فکره خودشونن پس فردا که آخرت باشه هیشکی ، هیشکی رو نمیبینه.......
راه خوب بودن رو نشونم بده......شرایط خوب بودن رو فراهم کن......4 تا آدم خوب دورو برم بفرست.......محیطی که توش زندگی میکنمو تغییر نده .......اجازه نده کارها و عقاید نادرست رو مغزم تأثیرمثبت بذاره....چشممو رو کارهای پوچ و مسخره دنیا ببند.....
قبرستونو دوست دارم.....دلم میخواد هرچن وقت یه بار برم اونجا که بیش از حد خودمو گم نکنم و تو دنیا غرق نشم...
بعضی ها انقد خوبن آدم بهشون غبطه میخوره......خوشا به سعادتشون......خدایااااا به ما هم عنایت کن.....
خدایا دارم دعا میکنم که اگه بهت دورم ، نزدیک بشم...... اگه نزدیکم ، نزدیکتر بشم خواهش میکنم دیگه عکس دعامو مستجاب نکن......دیگه اینکه صلاح و قسمت نداره....من خودم دارم ازت خواهش میکنم هوامو داشته باشی ........یه کاری نکنی تو سال جدید گرفتاره هر کار خطایی بشم؟؟؟ خلاصه دیگه اتمام حجت کردم......
نظرات شما عزیزان: